امیدان آینده بیرم

ساخت وبلاگ

حکایت عرفانی صورت برزخی دکتر حاج حسن توکلی نقل می کند: روزی من از مطب دندانسازی خود حرکت کردم که جایی بروم؛ سوار ماشین شدم؛ میدان فردوسی یا پیشتر از آن ماشین نگه داشت، جمعیتی آمد بالا، سپس دیدم راننده زن است، نگاه کردم دیدم همه زن هستند، همه یک شکل و یک لباس! دیدم بغل دستم هم زن است! خودم را جمع کردم و فکر کردم اشتباهی سوار شده ام (و) این اتوبوس کارمندان است. اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد، آن زن که پیاده شد همه مرد شدند!! با اینکه بنا نداشتم پیش شیخ (رجبعلی خیاط) بروم ولی از ماشین که پیاده شدم رفتم پیش مرحوم شیخ؛ قبل از اینکه حرفی بزنم شیخ فرمود: دیدی همۀ مردها زن شده بودند! چون مرد ها به آن زن توجه داشتند همه زن شدند! شیخ رجبعلی خیاط توضیح این واقعه (و امثال آن) را نیز از میان فرمایشات شیخ می‌توان یافت:شیخ رجبعلی خیاط می‌فرمود: دل هرچه را بخواهد همان را نشان می دهد؛ سعی کنید دل شما خدا را نشان دهد! انسان هرچه را دوست داشته باشد، عکس همان در قلب او منعکس می‌شود، و اهل معرفت با نظر به قلب او می‌فهمند که چه صورتی در برزخ دارد. اگر انسان شیفته و فریفتۀ جمال و صورت فردی گردد، یا علاقۀ زیاد به پول یا ملک و غیره پیدا کند، همان اشیاء، صورت برزخی او را نشان می‌دهند. امیدان آینده بیرم ...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدان آینده بیرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : oama بازدید : 2 تاريخ : دوشنبه 12 دی 1401 ساعت: 5:27

شبی یکی از نوادگان ملا نصرالدین،که در قرن بیست و یک زندگی می کرد (!)، با دیگری وارد مشاجره و بحث شد. هر چه نوه ملا نصرالدین می گفت،طرف مقابل با سفسطه و زبان نفهمی و ابلهی جوابش را می داد و قانع نمی شد. ناگهان نوه ملا برخاست و لامپ خانه را خاموش نمود. طرف مقابل پرسید:چرا چراغ را خاموش نمودی؟! نوه ملا نصرالدین پاسخ داد:جواب ابلهان خاموشیست!!   + نوشته شده در  جمعه پنجم شهریور ۱۳۹۵ساعت  امیدان آینده بیرم ...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدان آینده بیرم دنبال می کنید

برچسب : داستان, نویسنده : oama بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 13:34

  ماشاالیلیکینا زیبایی ماشا برای همه آشکار است...استیل دخترآنه و بور او همه نگاه هارا جذب می کند! این دختر روسـی می گوید از جلوه های کاذب که همان بی حجآبی و آرآیش است بدش می آید و الان خوشبخت است... می گوید:حتی  لحظه ای به ذهنم خطور هم نمی‌کرد که روزی به حج بروم و از بهترین و گواراترین آب، یعنی آب زمزم بنوشم. یک روز مطلع شدم که یکی از نزدیکترین دوستانم بر اثر یک حادثه در شهری دیگر به حالت کما رف امیدان آینده بیرم ...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدان آینده بیرم دنبال می کنید

برچسب : نمونه,زنان,سوپر,استار,مسلمان, نویسنده : oama بازدید : 122 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 13:34

شبی یکی از نوادگان ملا نصرالدین،که در قرن بیست و یک زندگی می کرد (!)، با دیگری وارد مشاجره و بحث شد. هر چه نوه ملا نصرالدین می گفت،طرف مقابل با سفسطه و زبان نفهمی و ابلهی جوابش را می داد و قانع نمی شد. ناگهان نوه ملا برخاست و لامپ خانه را خاموش نمود. طرف مقابل پرسید:چرا چراغ را خاموش نمودی؟! نوه ملا نصرالدین پاسخ داد:جواب ابلهان خاموشیست!!   امیدان آینده بیرم ...ادامه مطلب
ما را در سایت امیدان آینده بیرم دنبال می کنید

برچسب : داستان طنز,داستان طنز باحال,داستان طنز بلند,داستان طنز بی تربیتی,داستان طنز جدید,داستان طنز سرکاری,داستان طنز حیوانات,داستان طنز كوتاه,داستان طنز سیندرلا,داستان طنزکوتاه, نویسنده : oama بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 20:33